نوجوانی، سال های بحران هویت

تاریخ: 1386/07/05




درجریان رشد انسان، سال های حساسی وجود دارد که نقش خود را درتمام زندگی فرد برجای می گذارد.سال های آغازین کودکی و دوره ی نوجوانی ازاین مراحل مهم است.
نوجوانی دوران گذار از مرحله ی کودکی به بزرگسالی است و مانند همه ی دوران های گذار، بامشکلات و تعارض ها و بحران هایی همراه است.
خانواده به عنوان نخستین پایگاه تربیت، درتمام مراحل رشد به ویژه در سال های نوجوانی، نقش مهمی برعهده دارد. درحقیقت پایه و اساس شخصیت فرد درخانواده پی ریزی می شود. کودک درخانواده متولد می شود، رشد می کند، می آموزد وشکل می گیرد. اینکه می گویند سرنوشت هرکودک را خانواده تعیین می کند، اگرچه به صورت مطلق پذیرفته نیست، اما نشان دهنده ی نقش خانواده درزندگی حال و آینده ی کودکان است. این نقش، درمراحلی از رشد انسان، به علت اهمیت آن مراحل، مهم ترو حساس تر است ونوجوانی یکی از این مراحل است.
ساختار خانواده تاثیر مهمی دررشد عاطفی- اجتماعی نوجوان دارد. روابط پدر و مادر با یکدیگرو یا فرزندان، تقش تعیین کننده ای در سلامت روانی نوجوان برجای می گذارد. اگر این روابط براساس درستی استوار باشد می تواند نوجوان را درگذار ازاین مرحله ی دشوار، یاری رساند. برعکس، بانامناسب بودن روابط خانوادگی، زمینه برای ایجاد مشکلات و انحرافات فراهم می گردد.
تاکید براهمیت نقش خانواده، به معنای نادیده گرفتن نقش جامعه و تاثیرات عمیق اجتماعی برنوجوان نیست زیرا نوجوان دراین دوره، درکنار تاثیرپذیری از خانواده به شدت تحت تاثیر الگوهای اجتماعی نیزهست.به علاوه، بسیاری از نیازهای نوجوان را خانواده به تنهایی نمی تواند برطرف سازد. آموزش خانواده ها، فراهم کردن امکانات مناسب برای پرکردن اوقات فراغت نوجوانان و آموزش آنان و تلاش درجهت سالم سازی محیط اجتماعی، از عوامل مهمی است که نقش تعیین کننده ای درسلامت روانی نوجوانان دارد. به طورکلی، نوجوان سالم درمحیط خانوادگی و اجتماعی سالم، می تواند رشد یابد.
نوجوانی نیازها و ویژگی هایی دارد که با شناخت آنها و شناساندن آنها به نوجوانان بهتر می توان آنان را در گذار موفق از این مرحله ی دشوار یاری کرد.
نوجوانی دوره ی رشد سریع جسمی است. تغییرات شدید جسمی بر رشد عاطفی نوجوان تاثیر می گذارد و او را دچار اضطراب، تعارض، ناآرامی، کج خلقی، نارضایتی و زودرنجی می کند به ویژه اگر در این زمینه، آگاهی کافی به او داده نشده باشد. نخستین گام برای کمک به نوجوان، دادن اطلاعات علمی، مناسب و به موقع به او درمورد این تغییرات جسمی است.
ازنظر ذهنی نوجوان دراین دوره کمتر به واقعیات توجه دارد و به رغم رشد عقلی، رفتارش بیشتر تابع عواطف و احساسات است تا تفکر و منطق. کم تجربه است و به همین جهت به جای پرداختن به واقعیات، به دنیای تخیلات پناه می برد و برای رسیدن به هدف ها و ارضای نیازهای خویش، به جای راه حل های واقعی و منطقی، به رویاهای خود فرو می رود. به عقاید و نظرات دیگران وابستگی فراوان می یابد و کمتر می تواند دربرابر مشکلات و موقعیت ها، تصمیم درست بگیرد و این امر او را به شدت آسیب پذیر می سازد. فراهم کردن امکانات مناسب برای انجام فعالیت های هنری- ورزشی و علمی به او کمک می کند تا هم تخیلات خود را درجهت درست پرورش دهد و هم با انتخاب آزادانه ی این فعالیت ها، توانایی تصمیم گیری خود را درعمل رشد دهد.
نوجوانی دوران شکل گیری هویت فردی است. دراین زمینه نیز نقش خانواده و جامعه جایگاه ویژه ای دارد. این هویت یابی از طرفی به دوران کودکی ارتباط می یابد چون پایه و اساس مرحله ی نوجوانی، دوره ی کودکی است که به خانواده- به ویژه پدر و مادر- بستگی دارد. می دانیم که نوجوان از خانواده ی خود الگو می پذیرد. اگر پدر و مادر ازنظر رفتاری الگوهای مناسبی ارایه دهند، همانندسازی نوجوان با آنها، هویت او رادرجهت مثبت شکل می دهد. برعکس، همانندسازی های نامناسب با الگوهای ناموفق والدین، روند هویت یابی او را مختل می کند. دراین زمینه اختلافات خانوادگی به ویژه اگر درحضورنوجوان مطرح گردد، تاثیر بسیارمنفی درجریان تشکیل هویت نوجوان به جای می گذارد و او را دچار اضطراب، نگرانی و ناامنی می سازد.
نوجوان با همسالان و گروه های دیگر اجتماعی نیزهمانندسازی می کند. دراین زمینه دنیای او وسیع تر و ارتباط او با محیط های دیگر بیشتر ازدوران کودکی است. هرقدر ارزش های حاکم بر خانواده، مدرسه، همسالان و جامعه هماهنگ تر و نزدیک تر باشد، هویت یابی نوجوان سالم تر و آسان تر خواهد بود. درغیراین صورت، نوجوان دچار سردرگمی، تعارض و بحران خواهدشد.
عدم موفقیت نوجوان درکسب هویت خود- به هردلیل که باشد- به شکل گیری هویت منفی دراو می انجامد و سبب رفتارهای ضداجتماعی، ناسازگارانه و انحرافات گوناگون می گردد. البته نوجوان محکوم به داشتن هویت منفی نیست و حتی بعد از شکل یابی چنین هویتی باز می توان به نوجوان درجهت تغییرو اصلاح رفتارهای او یاری کرد اما همیشه پیشگیری از درمان، بهتر و آسان تراست.
استقلال طلبی یکی دیگر از نیازها و ویژگی های دوره ی نوجوانی است. نوجوان، دیگر کودک نیست.احساس می کند که بزرگ شده است و می تواند درکارها، خودش تصمیم بگیرد. اگر این نیاز با تحکم و برخورد خشونت آمیز والدین مواجه گردد، به سرکشی و طغیان منجر می شود. برای ارضای این نیاز، آزادی نوجوان، تاحدی که به خود و به دیگران آسیب نمی رساند، ضروری است. خشونت، نوجوان را از محیط خانواده دورمی سازد وارتباط اورا با والدین مختل می کند و او را به پنهان کاری یا پرخاشگری می کشاند. رفتار ملایم، محبت آمیزو درعین حال جدی، برخورد مناسبی با نوجوان دراین زمینه است.
مخالفت و انتقاد مداوم، از دیگر ویژگی های دوره ی نوجوانی است که ناشی از استقلال طلبی اوست. آرامش و ملایمت دربرابر نوجوان و محیط گرم و صمیمی خانواده می تواند مخالفت او را تعدیل بخشد. به رغم همه ی مخالف گویی ها، نوجوان به شدت نیازمند حمایت و راهنمایی است و اگر تکیه گاهی درخانواده نداشته باشد، به جست و جوی آن به محیط بیرون از خانه پناه می برد؛ محیطی که به علت آسیب پذیری شدید نوجوان و الگوهای نامناسب آن می تواند برای او بسیار مخاطره آمیز باشد.
ارتباط با همسالان و به ویژه با جنس مخالف، از نیازهای دیگر نوجوانی است.نوجوانی از طرفی به معاشرت با همسالان خود نیاز دارد و ازطرف دیگر به علت کم تجربگی و تابع احساسات بودن ونیز با توجه به الگوهای نامناسب درمیان همسالان، می تواند از این ارتباط ها آسیب ببینید و یا آسیب برساند. دراین زمینه نقش والدین بسیار حساس است.آموزش ارزش های اخلاقی به نوجوان و برقراری ارتباط مناسب با او می تواند این تضاد را حل کند. شک نیست که کنترل نوجوان امری ضروری و لازم است.چون هم در جامعه زمینه های انحراف وجود دارد و هم نوجوان به علت ویژگی های سنی خود برای پذیرش آنها آمادگی دارد و آسیب پذیراست. اما با توجه به حساسیت نوجوان باید این کنترل به گونه ای صورت گیرد که به جای محدودیت، مصونیت در او ایجاد کند. این مصونیت را می توان با کنترل های غیرمستقیم از طریق ارایه ی کتاب های مناسب، فیلم های آموزنده، الگوهای مثبت، دادن آگاهی های لازم و به موقع، فراهم کردن امکانات فرهنگی- تربیتی برای پرکردن اوقات فراغت و با محبت و صمیمیت حاکم بر خانواده دراو ایجاد کرد. درایجاد این امکانات جامعه نقش موثری دارد چون فراهم کردن آنها کاری نیست که از عهده ی خانواده ها برآید. به این ترتیب می توانیم بین آزادی و کنترل نوجوان، توازن و تعادل برقرار سازیم. با ایجاد این مصونیت می توانیم به نوجوان اعتماد کنیم و این اعتماد را عمل به او نشان دهیم و از این طریق اعتماد به نفس و توانایی تصمیم گیری و انتخاب درست و آگاهانه را در او تقویت کنیم.
دیگر از نیازهای نوجوانی، داشتن تصویر ذهنی مثبت از خود است که به شکل گیری هویت مناسب در نوجوان کمک می کند. اگر نوجوان برای خود ارزش قایل نشود و تصویر ذهنی مثبتی از خود نداشته باشد، دچار حقارت می گردد و این حقارت، حسادت و خصومت را در او دامن می زند. درایجاد این تصویر ذهنی مثبت، خانواده نقش مهمی دارد. سرزنش مداوم نوجوان، ندادن آزادی لازم به او و به ویژه تبعیض، نوجوان را نسبت به توانایی هایش ناامید می کند و در او تصویر ذهنی منفی از خود به وجود می آورد.تبعیض بین نوجوانان و به ویژه بین دختران و پسران- که در جامعه ی ما مرسوم است- روند تشکیل تصویر ذهنی مثبت را درآنان مختل می کند و این امر نه تنها در دوره ی نوجوانی بلکه در زندگی آینده ی آنان نیز که خود به تشکیل خانواده اقدام می کند، تاثیرات منفی فراوانی برجای می گذارد. خانواده ای که فرزندان ما درآینده تشکیل خواهند داد می تواند الگویی از خانواده ای باشد که درآن بزرگ شده اند.
باتوجه به نقش موثر و سازنده ی خانواده، آموزش پدر و مادر برای تربیت فرزندان شایسته، امری طبیعی و ضروری است. بدون شناخت نوجوان،نیازها و ویژگی های او نمی توان به تربیت درست او اقدام کرد. آموزش نوجوان نیز برای شناخت این دوران حساس و پراهمیت و گذارسالم از بحران های آن، لازم و ضروری است. آموزش خانواده ها موثرترین راه پیشگیری از مشکلات تربیت و آسیب های اجتماعی است. اما این کار، به تنهایی از عهده ی خانواده ها برنمی آید و به برنامه ریزی اصولی از طرف سازمان های مسئول نیاز دارد. در این جا نقش جامعه و نهادهای آن آشکار می گردد. اگر جامعه نتواند دراین زمینه نقش و وظیفه ی خود را به درستی انجام دهد، تلاش های خانواده نیز- به خصوص درسطح کلی- موثر واقع نمی شود.
می توان دراین زمینه پیشنهادهای زیر را ارایه داد:

آموزش نوجوانان دراین زمینه درنظام آموزش و پرورش کشور ادغام گردد.
ما هرسال با توجه به جوان بودن جمعیت کشور، با میلیون ها دانش آموز دختر و پسر که پدران و مادران آینده هستند، در مقاطع مختلف تحصیلی، روبه رو هستیم. در مقطع راهنمایی و متوسطه که مقارن با دوران نوجوانی است، می توان آموزش های مربوط به این مرحله را در قالب درس های مناسب به آنان ارایه داد. آموزش نوجوانان به این صورت با کمترین هزینه و بهترین شکل انجام خواهد شد.
آیا به نظر مسئولان آموزش و پرورش اهمیت این آموزش ها از سایر درس ها در رشد روانی- اجتماعی نوجوانان کمتراست؟ آیا مدرسه نباید پیوند هرچه نزدیک تر با نیازهای واقعی و اساسی زندگی دانش آموزان داشته باشد؟

مراکز مشاوره و راهنمایی درمدارس، به ویژه در دوره ی راهنمایی که همزمان با دوران بلوغ است، تشکلی گردد.
می دانیم که مشکلات نوجوانان وخانواده های آنان درزمینه های عاطفی،روانی،تحصیلی، و... بسیار زیاد است. انکار این واقعیت یا بی توجهی به آن، مشکل را حل نمی کند. باید به فکر چاره بود. نوجوانان مابه خصوص در شرایط فعلی و باتوجه به امکانات محدود خانواده ها ازنظر تربیتی- فرهنگی و اقتصادی ، نیاز به راهنمایی در زمینه ی مشکلات خود دارند. مراکز مشاوره در مدارس آسان تر و بهتر می توانند این نیاز را برطرف سازند به شرطی که از مشاوران باتجربه و کارآزموده بهره گیرند.

اطلاعات لازم به خانواده ها و نوجوانان از طریق رسانه های گروهی به گونه ای جالب، مستمرو مناسب ارایه گردد.
باتوجه به نقش رسانه های گروهی و جذابیت آنها برای خانواده ها و نوجوانان، می توان با برنامه ریزی مناسب در این زمینه، بخشی از آموزش خانواده ها و نوجوانان را انجام داد.

در مدارس جلسات آموزشی منظم و مناسب برای خانواده هابرگزار گردد.
آموزش خانواده ها برای تربیت فرزندان ازاهمیت اساسی برخورداراست. اگر قرار باشد این آموزش به صورت حضوری که موثرتر است، در وسیع ترین سطح انجام گیرد، مدارس بهترین امکان را برای این امر فراهم می سازند. زیرا ما با میلیون ها پدر و مادر سر وکار داریم که فرزندانشان به مدرسه می روند. آموزش خانواده ها در مدارس، هم ارتباط خانه و مدرسه را در زمینه های تربیتی بیشتر می کند و هم با کمترین هزینه انجام می گیرد.

مطالب ساده، علمی، مناسب و قابل استفاده برای نوجوانان و خانواده ها تهیه و توزیع گردد.
در تهیه این مطالب، سازمان های دولتی ذیربط، روزنامه ها و مراکز دانشگاهی می توانند نقش مهمی داشته باشند. این مطالب می تواند درسطح گسترده از طریق مدارس بین خانواده ها توزیع گردد و یابه صورت تصاویر و نوشته های مناسب در مکان های عمومی، خیابان ها، اتوبوس ها، سینماها، پارک ها و... توزیع و یا نصب شود.

امکانات فرهنگی- تربیتی- ورزشی مناسب برای نوجوانان فراهم گردد.
می دانیم که نوجوان نیاز به تحرک، فعالیت و پرکردن اوقات فراغت خود با سرگرمی های سالم و سازنده دارد. فعالیت های هنری، ورزشی و مطالعه می تواند دراین زمینه به نوجوان کمک کند. برای ریشه کردن انواع انحرافات در نوجوانان هیچ روش مناسب تر و موثرتر از جایگزینی فعالیت های سالم و سازنده به جای آنها نیست. با پند و اندرز، مخالفت و ممانعت نمی توان جلوی انحرافات را گرفت. باید امکان تخلیه ی انرژی و تنش های دوران بلوغ رابا انجام فعالیت های مناسب فراهم کرد. نیاز به این امکانات به ویژه در مناطق محروم و پرجمعیت بیشتر احساس می گردد.
واقعیت این است که امکانات موجود برای نوجوانان، از نظر کمی و کیفی، با نیازهای آنان هماهنگی ندارد. برای اینکه نسل جوان میهنمان را از انواع خطرها، انحرافات و پیامدهای آنها دور سازیم، نیاز به تلاشی همگانی و گسترده داریم تا با برنامه ریزی درست، امکانات موجود را به کار گیرد. پیشنهادهای ارایه شده در این مقاله نیز خود بخش کوچکی از همین تلاش هاست.


 

بستن مطلب